اولین شعر پسرم....
چند روز پیش دیدم پسرم مشغول گفتن چند جمله نسبتا" نا مفهوم ولی با نظم و قافیه!!! بود... و قناریا دور سرش جمع بودن و من هم ذهنم مشغول بود که آخه این وروجک چی داره میگه؟ که حتی من مامان هم نمیتونم متوجه شم خلاصه یه روز که داشتم براش شعر میخوندم دیدم پسرم با همون جملات داره با من همراهی میکنه!! واااای بازم ذوق زده شدم و کلی خوشحال .... اینم از شعر پسرم: دو دد ...
نویسنده :
مامان ليلي
22:50